سرقت، تخریب و نابودی آثار فرهنگی، هنری و تاریخی ایران حالا دیگر به داستانی تکراری و دنبالهدار تبدیل شده است که انگار نمیتوان پایانی برای آن متصور شد؛ مگر اینکه عمر جمهوری اسلامی سر آید. حالا روزی نیست که کنشگران فرهنگی درباره خطر تخریب و نابودی بخشهایی از تاریخ و فرهنگ ملی ایران ابراز نگرانی نکنند. یک روز با بولدوزر به جان بافت تاریخی شهر میافتند، یک روز بناهای تاریخی را که ثبت ملی شدهاند، به حراج میگذارند، یک روز دیوار بهجامانده از دژ باستانی را تخریب میکنند و حالا هم خبرهایی درباره سرقت از موزهها در حال انتشار است. یکی از آخرین خبرها، از ناپدید شدن شمار زیادی از فرشهای نفیس مجموعه تاریخی سعدآباد حکایت دارد.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، روز یکشنبه ۳۱ اردیبهشت در گزارشی، نوشت ۴۸ تخته فرش ارزشمند ملی از ساختمان حافظیه کاخ سعدآباد خارج و ناپدید شدهاند. این فرشهای نفیس بافت مشهد و اصفهان بودند و ارزش مالی تنها ۱۰ تخته آنها معادل ۱۲۷ میلیارد تومان براورد شده است.
این خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران ناپدید شدن فرشهای تالار حافظیه را به دولت حسن روحانی نسبت داد و مدعی شد طبق گزارش رسیده به دولت سیزدهم، همگی این فرشها طی سه سال منتهی به ۱۳۹۵ مفقود شدهاند. در این گزارش، به نقل از یک شاهد عینی آمده است: «فرشها را با یک دستگاه وانت مزدا بردند منزل.»
ساختمان حافظیه سعدآباد در اختیار نهاد ریاستجمهوری است و دولت جمهوری اسلامی از آن برای استقبال از مهمانان خارجی استفاده میکند. علاوه بر این ساختمان، فرشهای نفیس و ارزشمند متعددی هم در دیگر بخشهای کاخ سعدآباد نگهداری میشوند.
هرچند با توجه به لحن جهتدار این گزارش، ادعای خبرگزاری فارس در مورد زمان ناپدید شدن فرشهای نفیس تالار حافظیه نیازمند بررسی کنشگران فرهنگی است، مسئله این است که شمشیر حکومت علیه فرهنگ، هنر و تاریخ ملی ایران از رو بسته شده است؛ اصلی که زمان وقوع این سرقت در آن تفاوتی ایجاد نمیکند.
کاخموزه سعدآباد
مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد در کوهپایههای توچال و دره دربند در شمال تهران با مساحتی بالغ بر ۱۱۰ هکتار از آثار مهم فرهنگی، هنری و تاریخی ایران است که زمان ساخت آن به دوران قاجار بازمیگردد. این مجموعه در دوران رضاشاه پهلوی و پس از آن محمدرضاشاه تکمیل شد. موزه مردمشناسی، کاخ سبز، موزه آب، موزه برادران امیدوار، موزه ظروف سلطنت و کاخ ملت یا کاخ سفید بخشهای مختلفی از مجموعه کاخ سعدآباد را تشکیل میدهند.
کاخ سعدآباد، مجموعهای بزرگ از آثار هنری و تاریخی است که بخشی از آنها هنرهای ایرانی را نمایندگی میکنند و بخشی دیگر آثار هنرمندان خارجیاند که در سرسراها و فضاهای مختلف جانمایی شدهاند. شهبانو فرح پهلوی در تبدیل کاخ سعدآباد به یک مجموعه هنری و فرهنگی نقش مهمی داشت. او به دلیل علاقه وافرش به هنر و فرهنگ، برای طراحی داخلی فضاهای مختلف کاخ، از معماران و طراحان ماهر و مشهور دعوت کرد و با کمک آنها و الهام از سبکهای مختلف هنری و معماری جلوهای منحصربهفرد این مجموعه بخشید.
شهبانو فرح پهلوی در انتخاب اشیای داخلی مجموعه سعدآباد از پردهها و مجسمهها گرفته تا فرشها و لوسترها نیز نقشآفرینی کرد. انتخاب و جانمایی مجسمههای برنزی و سفالی، تابلوهای نقاشی، جواهرات، کاشیها، سفالها، مینیاتورها، آینهها و بسیاری دیگر از اشیای ارزشمند جلوهای خاص و درخشان به کاخ سعدآباد داد و ارزش آن را بهاندازه یک موزه ملی و تاریخی بالا برد.
فرشهای نفیس کاخ سعدآباد
یکی از مهمترین عناصر به کار رفته در تزیینات داخلی کاخ سعدآباد فرشهای نفیس و دستباف این مجموعه است که با طرحها و الگوهای برگرفته از هنر صنعت فرش ایران این مجموعه را به موزهای از فرشهای ایرانی تبدیل کرده و زیبایی و تاریخچه فرهنگی خاصی را به این مکان افزودهاند.
فرشهای کاخ سعدآباد به توجه به معماری و سبک هنری کاخ که از تنوع پشتیبانی میکند، طرحها و موضوعهای متنوع دارند. برخی از فرشها با طرحهای گلستانی، طبیعت، صحنههای شکار و پرندهها تزیین شدهاند. برخی فرشها هم طرحهای هنری و هندسی دارند.
این فرشها با استفاده از مواد اولیه باکیفیت و به دست هنرمندان سرآمد هنر فرش دستباف ایران بافته شدهاند و هریک تاریخچهای جداگانه دارند. مهمترین آنها قالیهای «عمواوغلی»اند که از پشم بز و گوسفند بافته میشوند و به داشتن الگوها و طرحهای متنوع و شاداب مشهورند.
بزرگترین و باارزشترین فرش کاخ سعدآباد نیز فرش ۱۴۵ مترمربعی عمواوغلی با طرحی از شیخ صفی است که نقشمایه شمسه و قندیل دارد. این فرش با مواد مصرفی پرز، نخ و پنبه، رنگ زمینه سرمهای و حاشیه لاکی در بخش سفرهخانه کاخ گسترده شده است.
تعداد گرههای این فرش در دسیمتر مربع، ۱۰ هزار و تاریخ بافت آن حدود سال ۱۳۱۰ تخمین زده شده است. در مرکز ترنج فرش یک ستاره هشت پر قرار دارد و اطراف آن یک گل شاهعباسی ترسیم شده و بر فراز آنها چهار گل شاهعباسی دیگر نقش بستهاند. سطح اصلی ترنج از سه طرح اسلیمی دهان اژدر، اسلیمی ماری یا ابر چینی و شاخه پیچها با یک ریشه با گلهای شاهعباسی و شاخه برگها در متن ترنج جلوهگری میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در تالار آینه کاخ سبز نیز یک قالی ۷۰ مترمربعی با طرح عمواوغلی گستره است که همخوانی نقشه آن با طرح سقف تالار آیینه جلوهای بینظیر به این سرسرا بخشیده است. الیاف بهکار رفته در این قالی نیز ابریشم است.
علاوه بر این دو فرش نفیس، شمار زیادی دیگر از فرشهای ارزشمند کاخ سعدآباد در دیگر اتاقها و قسمتهای مختلف کاخ جانمایی شدهاند. فرش بافت یزد طرح شاهعباسی با ۶۸ مترمربع، فرش بافت اراک، فرش بافت تهران و فرش بافت یزد از فرشهای موجود در کاخموزه ملتاند که بیشتر آنها بالغ بر ۹۰ سال قدمت دارند.
فرش تالار انتظار با طرح شاهعباسی به رنگهای لاکی، آبی، زرد نارنجی با گره نامتقارن و تاروپود پرز پشم است. فرش تالار خاتم با نام دیگر فرش تهران به رنگهای عاجی، آبی، صورتی و نخودی جلوهای خاص به این تالار بخشیده است. فرش اراک نیز با طرح لچک ترنج و با نقوش بند اسلیمی، گلهای شاهعباسی و رنگهای عاجی، سرمهای، لاکی با گره نامتقارن چشمنوازی میکند. قدمت فرشهای تالار انتظار، تالار خاتم و تالار آیینه کاخموزه ملت به ۱۰۰ سال میرسد.
سابقه تاریخی فرشهای تالار پذیرایی زیرزمین نیز که کار نایین و اصفهاناند، با طرح گنبدی، نقوش اسلیمی، هندسی و رنگهای عاجی، آبی، سرمهای به دهه ۴۰ بازمیگردد. فرش گلافشان، بافت ارجمند کرمان را که در تالار غذاخوری گسترده است، محمد ارجمند، از معروفترین قالیبافان کرمانی، بافته است.
اینها تنها بخشی از دهها فرش نفیس کاخموزه سعدآبادند که هنر و تاریخ صنعت فرشبافی ایران را نمایندگی میکنند و طی سالهای پس از انقلاب اسلامی در معرض نابودی و سرقت قرار گرفتند.
در سالهای گذشته، کنشگران فرهنگی بارها درباره خطر بیدزدگی فرشهای کاخ سعدآباد به دلیل اهمال در نگهداری صحیح این مجموعه هشدار دادند. به گفته آنان، رطوبت هوا و وارسی نشدن مداوم به آسیبدیدگی تعدادی از فرشهای سعدآباد منجر شده است.
مقامهای وزارت میراث فرهنگی همواره در واکنش به انتقادها نبود بودجه کافی برای محافظت از آثار ملی و تاریخی را بهانه میآورند؛ اما از نظر کنشگران فرهنگی، تخریب، نابودی و سرقت آثار فرهنگی، هنری و تاریخی ایران در جمهوری اسلامی روندی است که از طریق بهکارگیری افراد غیرمتخصص و ناکارآمد و تخصیص ندادن بودجه کافی عامدانه دنبال میشود زیرا حکومت ایران داشتههای تاریخی و ملی ایران را در تضاد با منافع خود میپندارد.